كِزِي جرگ..پارت 2

نويسندگي تايم

كِزِي جرگ..پارت 2

۱۸ بازديد

 

بعد از دختر سوم، بلاخره پسر دار ميشن و كلي خوشحال، آخه اون زمان پسر داشتن تو خونواده خيلي مهم بود.مادرم كه فكر ميكنه ديگه پسر زا شده..به اميد پسر،بچه هاي ديگه ايي مياره كه از قضا همگي دختر ميشن..چهار دختر ديگه،كه دوتاشون، همون نوزادي فوت ميكنن.در مجموع ما شش فرزندهستيم، پنج دختر و يه پسر.

قبل از اينكه من به دنيا بيام خواهر بزرگم با پسر كدخداي روستا ازدواج ميكنه..يه ماه بعد از بدنيا اومدنم،يه روز دومين خواهرم روژان، با عده ايي از دخترا،لب چشمه مشغول شستن ظرفهاست كه يكي از پسر هاي روستا كه دخترا براش سر و دست ميشكوندن و پدر ثروتمندي داشته،سمت چشمه مياد كه به گوسفنداش آب بده كه يكي از گوسفندا پاشو روي سني استكانها ميزاره و همه رو ميشكنه.دخترا شروع به فحاشي مي كنن، تنها كسي كه  سكوت ميكنه و شروع به جمع كردن ظرفاي شكسته ميكنه روژانه.در اين حين يه تيكه از استكانهاي شكسته تو دستش فرو ميره و روژان از خوني كه ميبينه وحشت زده به گريه ميفته..در همين بحبوحه پسر يه دل نه صد دل عاشق خواهرم ميشه و علي رغم مخالفت خونوادش بخاطر اختلاف طبقاتيمون كه از نظر مالي اونا خونواده ثروتمند و سرشناسي بودن با خواهرم ازدواج ميكنه...

خلاصه از زماني كه به ياد دارم ما تو خونه سه تا دختر بوديم و يهداداش، تموم كارهاي مربوط به منو خواهرم كه ژال، همينطور نظافت و اشپزي، با خاهرم ژيوان بود.

مادرم مرتب در حال گليم بافي و بابا هم علاوه بر كشاورزي،كارگر بنايي هم بود،بابا مرد اروم و مظلومي بود و بچه هاش رو خيلي دوست داشت.هرروز غروب كه از سركار برميگشت،محال بود دست خالي خونه بياد...ما اما دلخوشيمون به زمستونا بود كه، بزم نارنگي و پرتغال خورون داشتيم..با خواهرا و برادرم مينشستيم پوست مي كنديم و پوست هاش رو بخاري ميزاشتيم...بوي پرتغال ميپيچيد تو فضاي خونه  و سرمست از عطرش روزگار ميگذرونديم..دلمون با همين دل خوشي هاي كوچيك شاد بود.

اون موقع ها تو خونمون قالي نداشتيم،مامان با گليم خونه رو فرش كرده بود.

من تو دنياي كودكي خودم با نقش و نگار گليم ها خاله بازي ميكردم.عروسك پارچه ايي كه خواهرم برام درست كرده بود و برميداشتم،چادر سفيدمو سر ميكردم و وسط همون نقش و نگار گليم ها تو خيال خودم براي عروسكم مادري ميكردم

 

به قلم"ماه نقره ايي"

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.